شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ " هوالمحبوب" هــرچيزي « آخـــري » دارد آخــرين آرزويم با تــو بـودن اســـت به وسعت آخـــرين « عــشـق » دوستـت‌دارم
سلام خوبين خوشحالم اينجا ميبينمتون خوش برگشتين
من.تو.خدا
سلام.شما خوب هستين بانو؟ لطف اارين ممنونم@};-
{a h=bandevmaaboud}من.تو.خدا{/a} شکر خوبم ممنون ان شالله هر جاهستين موفق باشين بيشتر اينجاسر بزنيد
@};-
my writings
786سلام،خوشحالم برگشتيد،خانه پارسي مارو روشن کرديد:)
براي برگشتنت آرزوي تعالي و شرف دارم باشد وجودت ب کات عظيم براي انقلاب و ولي خدا ولي حي و صالح و عبد عابد وسيد و شريف ابالمصطفي آيت الله العظمي النائب برحق و متعالي حضرت بقيه الله العظم الامام مبتدا و مقتدا الحاج سيد علي حسيني خامنه اي س باشد در اين راه به منزل گاه مقصود دل وارد شوي و جمعي عاشق و حيدري تربيت کني در اين سرزمين و جهان بگستراني انشاالله
نازکه خاک را به نظر کيميا کنند آيا بود نظري به ما کنند
را يک چيز شد
من.تو.خدا
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} چشم.لطف داريد بانو@};-
من.تو.خدا
{a h=asra262}my writings{/a} سلام.دل شما روشن.متشکرم از لطف شما(:
من.تو.خدا
{a h=40kn}كيوان گيتي نژاد و{/a} سلام جناب متشکرم از لطفتون
{a h=bandevmaaboud}من.تو.خدا{/a} چشمتون بي بلا عزيز جان
مرا لطف تو يک قايت.بي همتاست دل مجنون و فرهادي امددر دست ليلي و شادي دل آساست امروز التهاب من بيش از تکرار هر روز ماست تابيدي نديدم سرزده و خواص از دوست داشتنت تقدير کردم تا توهم ندهد فريبم و دل بپذيرد ثوابت را نازنين مت داغ سختي بر دل من کاشت دشمن داشت لهم مي ‌رد و همچنان مي کند همه اش يکجا يک سرباز را از پشت توانستند به زانو دراورند
نمي دانم توهم را بپذيرم يا شاهد معجزه اي باشم؟هردو را بايد بپذيرم مي دانم شانسي برا ماندن به يک معجزه خداوند نياز دارد تا بتبد قلب من براي دوباره ماندن من که خسته ام از اين جنگ گويي تا اينجا برد در اختيار سفاکان بي صفت بود که مرا از پشت به زانو درآوردند خدايا تو را به گوشواره هاي به زور کشيده از گوشهاي دخترم در کنج خرابه شام هرگز نمي‌رود از يادم خدايا تو را به احترام خواهر شهيدم بپذير شفاعت من
قول مي دهم آن غريب که به سوريه چه باشم چه نباشم بروم شهادت را به ارث ببرم براي حفظ آبروي پدر و برادرانم اي خدا تو مي داني اگر اينبار کمکم کني مرا در برابر دشمن رو سفيدکني دوباره کيواني شوم که همه مي‌شناسند مقاوم و شکست سخت پذير و....2560 دردم شنيدي وصف حالم را که ديدي نياز به يک معجزه است تا بتوان گفت......نصرت
من.تو.خدا
{a h=40kn}كيوان گيتي نژاد و{/a} اللهم ارزقنا شهادتً في سبيلک....
چون ماجراي موج مي يابيد کلام دريا را نشسته ام بر دل مولاي خوب مي آمدم از بين سجع و به قلم مي‌رفتم به آتش ميزد نگاهش کاش که دلم رسوا بشه عيان بشه اين دو چشم ليلي شناسم اونکه دلم به عشق اون زنده است شيرين زندگي من تويي ليلي خوب من تويي که از خواب شيرين مي ترسم بپرم ببينم هيچ کي ديگه شعرام نمي خونه به خدا دق مي کنم و مي ميرم مي ترسم بري و باز بمونم به اين صحرا غرب و نالان اي دلم
ي دليل خوب ماندنم کنارت نگو که من دارم ناز مي کنم بي درد و من همان بي لياقتي که درد مردانگي را در عشق زنانه خود مي شنوم ت. هم از مرز بودن به شدن مي انديشيدم چيزي که نمي فهمم اين است که من دنياي نقص دنيايي از بد بودنم بگو راستش را من نالايق در توانم يارويايي عاشقانه را بر خط زمان مي گذارم به کنج دلم
ساعت ویکتوریا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top