من !
عابدی شبانه روز مشغول دعا ونیایش به درگاه پروردگار بود وبه ندرت از عبادت گاه بیرون می آمد.
یک روز که برای حاجتی ازآن خارج شد،شیطان داخل عبادت گاه رفت ودر را به روی او بست.
وقتی که عابد بازگشت و در را بسته دید تعجب کرد.
شیطان پرسید:" کیست؟ "
عابد جواب داد: " من! " شیطان دوباره پرسید:" کیست؟" وعابد باز هم گفت:" من! "
در آخر شیطان در را باز کرد و به او گفت:" من هم عمری مشغول نیایش وستایش بودم،
ولی یک بار گفتم من،و برای همیشه از در گاهش رانده شدم."
معرفی خود
بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 2
بازدید کل: 125919
تعداد مطالب: 51
به راحتی دریافت کنید
Haniye562@gmail.COM
shahtor.ir با افتخار طراحی شده توسط